تهران و مسکو در حال زیادکردن فاصله از یکدیگر هستند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۱۱۷۹۷
در چند هفته گذشته شاهد نشانههای متعددی از فاصلهگرفتن ایران و روسیه بودهایم، با وجود اینکه به نظر میرسید همکاری نظامی دو کشور از ابتدای سال جاری تقویت شده است.
به گزارش شرق، حمایت غافلگیرکننده، اما صریح مسکو از امارات متحده عربی در مناقشه ارضی در خلیج فارس ازجمله اولین این نشانهها است.
به نظر میرسد که شایعات عدم فروش جنگندههای روسی به ایران نیز تأییدی بر احتمال گسست این اتحاد باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنگوی این وزارتخانه تأثیر این خبر را کماهمیت جلوه داده و توضیح میدهد که ایران دیگر نیازی به دستیابی به چنین توان نظامی ندارد؛ اما به نظر میرسد که این بیانیه با سخنان حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، که بهتازگی مجددا یادآور شده بود که ایران مجبور به نوسازی «ناوگان هوایی سالخورده» است، در تناقض است.
اکنون تولید ملی برای انجام این کار ترجیح داده میشود؛ بهویژه آنکه صنعت تسلیحات ایران توانایی مقابله با این چالش را دارد. این وزارتخانه همچنین افزود که در صورت عقد قراردادهای تسلیحاتی، برنامهریزی دقیق در زمینه جنبههای حقوقی و مقررات بینالمللی ضروری است. درواقع، به نظر میرسد که روسها به برخی از خواستههای ایران تن درندادهاند و در نتیجه قرارداد منجر به تعلیق شده است. مسکو مایل به اجتناب از انتقال فناوری و تخصص تعمیر و نگهداری در ایران است و همچنین از تأمین شبیهسازهای Su-۳۵ خودداری میکند؛ اما این توضیحات احتمالی از طرف مقامات تأیید نشده است. در هر صورت، فرمانده نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد که خرید «در زمان مناسب» انجام خواهد شد.
آیا ایران در بسیاری از بخشهای صنایع دفاعی عملا به مرحله خودکفایی رسیده است یا این قرارداد در شرایط سرد دیپلماتیک کنونی بین روسیه و ایران به تعویق افتاده است؟ از آنجایی که این قرارداد تسلیحاتی با سروصدای زیادی در ماه مارس گذشته همزمان با سال نو ایرانی بهعنوان یک پیروزی اعلام شد، لغو احتمالی آن موجب حیرت بیشتر است.
درواقع، به نظر میرسد که روسیه رویکرد خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران تغییر داده است. بیشتر تسلیحات ایران در طول جنگ سرد از هواپیماهای جنگی گرفته تا زیردریاییها و تانکها از طرف روسیه تأمین میشد. وضعیت ایران بهعنوان یک کشور تحت تحریمهای بینالمللی هرگز آن را به طور کامل از مدار تجاری روسیه خارج نکرد، باوجوداین مسکو فروش تسلیحات به ایران را به حداقل ممکن کاهش داد تا بقیه مشتریان خود در خاورمیانه را راضی نگه دارد. از زمان خرید سامانه ضدهوایی اس-۳۰۰ از روسیه در سال ۲۰۱۶، هیچ قرارداد تسلیحاتی عمدهای بین دو کشور امضا نشده بود.
درگیری در اوکراین بازی را تغییر داد و همکاری گسترده جمهوری اسلامی ایران و روسیه با ارسال پهپادهای پیشرفته به روسیه از سر گرفته شد. قرار بود در ازای آن ارتش ایران از نظر تئوری به جنگندههای پیشرفته در صنعت تسلیحات روسیه مجهز بشود. نیروی هوایی ایران هنوز از تجهیزات هوایی قدیمی و تا حدی منسوخ آمریکایی متعلق به قبل از سال ۱۹۷۹ و هواپیماهای دوران شوروی سابق خریداریشده در اوایل دهه ۱۹۹۰ بهره میبرد. با وجود تحریمهای ۴۰ساله بهویژه درباره خرید تسلیحات، ایران چارهای جز توسعه برنامههای تسلیحاتی ملی برای دورزدن این مشکلات نداشته است. برنامه موشکهای بالستیک و پهپادهای پیشرفته که برای جبران کمبود هواپیمای جنگنده عملیاتی طراحی شده است، بخشی از این پویایی است که با موفقیت زیادی همراه بوده است.
توسعه صنعت تسلیحات و تخصص آن دقیقا به تقویت همکاری ایران با روسیه به شیوهای مترقی کمک کرده است. تحویل تعداد محدودی پهپاد شاهد به روسیه قبل از تهاجم به اوکراین نقطه عطف بزرگ در درگیری اوکراین بوده است. مدتها پیش فرض بر این بود که تحویل تسلیحات در ازای خرید هواپیماهای جنگنده روسی جبران میشود؛ بنابراین چشمانداز مدرنسازی ناوگان هوایی این فرصت را به جمهوری اسلامی ایران داد تا قابلیتهای نظامی و پیشبینی قدرت خود را در سراسر خاورمیانه، که درحالحاضر به شبکه نیروهای نیابتی و تجهیزات متکی است، به میزان درخورتوجهی تقویت کند.
با وجود اینکه هیچ تأییدیه رسمی اعلام نشده است؛ اما به نظر میرسد اکنون این چشمانداز به خطر افتاده است. این اولینبار نیست که روسیه به طور موقت توافقات نظامی خود با ایران را مسدود میکند، سابقه در این زمینه به تحویل سامانه دفاع ضدموشکی اس-۳۰۰ در سال ۲۰۱۶ تحت فشار ایالات متحده بازمیگردد.
درنهایت، مسکو به تعهدات خود احترام گذاشت. همچنین، متحدان ایران نیز به دلیل تحریمهای تسلیحاتی غرب تمایلی به بهرهبرداری از محصولات صنایع دفاعی خود و فروش سختافزارهای پیشرفته آن به ایران را ندارند. این موضوع درباره چین صدق میکند و تا حدی بیانگر تردید روسیه در این زمینه است. با این حال، زیر سؤال بردن قرارداد نظامی تهران و مسکو نمونه جدیدی از پیچیدگی و بیثباتی است که مشخصه روابط دوجانبه دو کشور است.
این مناقشه جدید بار دیگر غیرقابل اعتماد بودن روسیه را نشان میدهد که استعدادش برای ابهام استراتژیک بهعنوان یک متحد شناخته شده است و امروز همه نشانههای بیثباتی فرصتطلبانه را بروز میدهد. صرفنظر از اینکه آیا قرارداد اعلامشده برای Su-۳۵ محقق میشود یا خیر، به احتمال زیاد جمهوری اسلامی ایران به تلاشهای خود برای توسعه بخش ملی هوانوردی و همچنین بازتاب اتحاد خود با مسکو و مزایای آن ادامه خواهد داد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ایران و روسیه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل جمهوری اسلامی ایران نظر می رسد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۱۱۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسکو از جنگ ایران و اسرائیل چه بهرهای برد؟ روسیه تمام تخممرغهایش را در سبد ایران نمیگذارد
عارف دهقاندار در اعتماد نوشت: عملیات توفانالاقصی توسط حماس علیه اسراییل در ۷ اکتبر و آغاز نبرد غزه، معادلات منطقه و نظام بینالملل را وارد مرحله جدیدی کرد که پیامدهای بسیاری در سطح منطقه و فراتر از آن به جای گذاشت که شاید آوریل ۲۰۲۴ را بتوان نقطه عطف این پیامدها دانست.
ایران و اسراییل که سالها در منطقه به اصطلاح خاکستری با یکدیگر درگیر بودند و بهرغم همه دشمنیها و رقابتهای ژئوپلیتیکی و هویتی، از رویارویی مستقیم با یکدیگر اجتناب میکردند، وارد یک رویارویی نظامی مستقیم و رودررو شدند.
هر چند که باید تاکید کرد که این رویارویی نظامی، محدود، کنترل شده و درچارچوب قواعد بازی بود و در نهایت سطح نزاع از حالت رویارویی مستقیم به نبرد در منطقه خاکستری بازگشت.
همان طور که پیشبینی میشد، پس از اقدام اسراییل، سطح تنش میان طرفین کاهش پیدا کرد و ایالات متحده امریکا، نقش قابل توجهی در این کاهش تنش داشت. چرا که دولت دموکرات مستقر در امریکا به دلایل فراوان، علاقهای به گسترش سطح نزاع میان طرفین نداشته و تلاش کردند که از اهرمهای خود برای کنترل رفتار کابینه نتانیاهو پس عملیات «وعده صادق» استفاده کند.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که ایالات متحده تنها قدرت خارجی متاثر از این تغییر معادلات در منطقه خاورمیانه نبوده و باید تاثیرپذیری و موقعیت دیگر قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه را در این تحولات و همچنین جایگاه آن در آینده منطقه را مورد توجه و ارزیابی قرار داد.
روسیه در طی یک دهه گذشته تلاش زیادی برای تقویت شبکهها و اعمال نفوذ خود در منطقه خاورمیانه انجام داده است و پس از ۷ اکتبر و تغییر معادلات در خاورمیانه و همچنین تمرکز بر جنگ اوکراین، جایگاه خود را در این منطقه متزلزل و در معرض خطر میبیند.
پس از افزایش تنش میان ایران و اسراییل، راهبرد روسیه در قبال این تنش اهمیت خاصی پیدا میکند، چرا که وقتی به گذشته برمیگردیم، مشاهده میکنیم که هیات حاکمه روسیه و ولادیمیر پوتین، رییسجمهور این کشور از یک سو در سوریه با ایران همکاریهای نزدیکی میکرد و از سوی دیگر این اجازه را به اسراییل میداد که مواضع ایران را در خاک سوریه هدف قرار بدهد و در زمان انجام این حملات، پدافندهای روسی مستقر در سوریه عمل نمیکرد.
همچنین نباید از نظر دور داشت که روابط تهران - مسکو پس از جنگ اوکراین، تغییرات مهمی را تجربه کرده است و سطح همکاریهای نظامی طرفین وارد مرحله جدیدی شده است و بهرغم خصومتهای دیرینه تاریخی و اختلافات ژئوپلیتیکی، فضای کنونی خاورمیانه هر دو دولت را تشویق میکند تا با همکاری نزدیکتر، معادلات منطقه را به ضرر امریکا رقم بزنند.
به طور کلی، مقامات مسکو مانند همتایان خود در پکن به دنبال ثبات بیشتر در منطقه خاورمیانه هستند و هرگونه آشفتگی در منطقه میتواند به منافع روسیه آسیب برساند که از جمله آنها رشد گروههای تکفیری و تروریستی در سطح منطقه است. روسها حساسیت ویژهای نیز نسبت به گروههای افراطی و تروریستی داشته که در سالهای اخیر در بخشهایی از روسیه و همچنین سایر بخشهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، مانند تاجیکستان نفوذ کردهاند. همان طور که به یاد داریم، در ۲۲ مارس، گروه تروریستی داعش توسط تعدادی از عناصر تاجیکی خو به یک سالن کنسرت در مسکو حمله کردند و نزدیک به ۱۵۰ نفر را کشتند.
فراتر از مبارزه با تروریسم، روسیه به دنبال حمایت از دولتهای عربی دوست در منطقه، حفاظت از حضور نظامیان کشور در سوریه، جذب سرمایهگذاری خارجی از کشورهای ثروتمند عرب خلیجفارس و ایجاد روابط تجاری با منطقه است که از طریق آن بتواند تحریمهای غرب را که به واسطه جنگ اوکراین بر این کشور وضع شده را دور بزند و بتواند سیاستهای انرژی خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ کند؛ لذا علاوه بر ایران، روسیه نگاه ویژهای به کشورهای عربی خلیجفارس نیز دارد و مواضع این کشور نسبت به جزایر سهگانه ایران را نیز باید در همین راستا تعریف کرد؛ لذا درست است که در شرایط فعلی، سطح روابط نظامی ایران و روسیه در حالت خوبی قرار دارد.
اما این به آن معنا نیست که این کشور قرار است تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و علاوه بر ایران، به دنبال روابط اقتصادی و حتی نظامی با کشورهای عربی منطقه نیز هست.
اگر به بحث تنشهای ایران و اسراییل بازگردیم، باید گفت که روسیه مخالف هر گونه جنگ همهجانبه و تمام عیار، میان این دو طرف است. با این حال، تشدید تنش آن هم به صورت محدود و کنترل شده بین ایران و اسراییل به طور بالقوه و از چند جهت به نفع منافع روسیه است که به طور خلاصه دلایل آن بیان میشود.
نخست اینکه افزایش سطح ناامنی و گسترش دامنه پیامدهای جنگ در خاورمیانه، در حالی که نزدیک به ۷ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، رویکرد و پیام روسیه به دولتها و جوامع عربی را تقویت میکند که ایالات متحده عامل اصلی بیثباتی و تنش در سطح منطقه است و امریکا رویکردی مسوولانه در قبال تحولات منطقه ندارد.
پوتین و دیگر مقامات روسی دهههاست که امریکا را به واسطه حمایتهای یک جانبهشان از اسراییل و ناتوانی در حل و فصل ریشهای اصلیترین بحران در این منطقه یعنی درگیری فلسطین و اسراییل سرزنش میکنند. این پیام و رویکرد از جانب روسیه برای مخاطبان عرب که به طور فزایندهای از ایالات متحده به خاطر تلفات انسانی فزاینده در غزه خشمگین هستند، خوشایند است.
دوم اینکه پیامدهای بیشتر جنگ غزه، و گسترش محدود دامنه تنشها در منطقه، توجه جهانی را از اوکراین به خاورمیانه منحرف کرده که روسیه از آن استقبال میکند.
سوم، وجود سطح محدودی از درگیری مستقیم میان تهران و تلآویو میتواند نفوذ روسیه را در منطقه از طرق دیگری تقویت کند.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، ممکن است به هیات حاکمه روسیه و شخص پوتین به عنوان رهبری نگاه کند که به واسطه روابطی که با تهران دارد، بتواند تا حدی روی تصمیمات تهران تاثیر بگذارد؛ و در آخر اینکه هر چند در حال حاضر سطح نزاع ایران و اسراییل تا حدی کاهش پیدا کرده، اما به واسطه احتمال افزایش سطح تنش، ایران در آینده نیاز بیشتری به جنگندهها و سامانههای دفاعی روسیه پیدا خواهد کرد که از آن طریق برای خود ایجاد بازدارندگی کند.
هر چند که سطح تنش میان ایران و اسراییل در حال حاضر کنترل شده و ظاهرا به منطقه خاکستری بازگشته است، اما با توجه به ادامه جنگ خطر گسترش خصومتها به یک جنگ منطقهای را نباید نادیده گرفت. ادامه جنگ در غزه و دیگر درگیریهای حل نشده در خاورمیانه، احتمال حملات آتی اسراییل علیه ایران و بالعکس را باز میگذارد که نباید آن را از نظر دور داشت.
هر چند که باید اندکی دقیقتر راهبرد روسیه را در منطقه بررسی کرد، اما این کشور در این جنگ تعارض منافع جدی با اسراییل نیز دارد و این را در مواضع خود نشان داده است.
ایران نیز میتواند از این فرصت به نفع منافع خود در منطقه استفاده کند، اما نباید از نظر دور داشت که روسیه اگر چه تا حدی در تحولات منطقه در محور مقابل غرب قرار میگیرد، اما قرار نیست که تمام تخممرغهای خود را در سبد ایران بگذارد و آنها هم به دنبال منافع خود در این جنگ هستند.
نکته پایانی احتمال حضور ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری امریکاست، که میتواند معادلات جنگ اوکراین و همچنین جنگ غزه را دچار تغییرات کند. باید صبر کرد و نتایج انتخابات امریکا را دید.